گل یاس

  • خانه 

ابعاد مختلف بهداشت روانى‌

06 خرداد 1399 توسط فهيمه نعامي

آرامش و اطمينان، از نيازهاى فطرى انسان است و از ديرباز جزء مسائل اساسى بشر بوده است. همين امر موجب شده تا در اديان الهى و رهيافتهاى بشرى، ضمن تشريح علل آرامش روحى و روانى، راهكارهايى ارائه گردد.
همچنين بهداشت روانى يكى از نيازهاى اجتماعى نيز به شمار به مى‌رود؛ چرا كه عملكرد مطلوب جامعه مستلزم برخوردارى از افرادى است كه از حيث سلامت جسمى و بهداشت روانى در وضعيت مطلوبى قرار داشته باشند. لذا همواره از اهداف و برنامه‌هاى نظام‌هاى اجتماعى، تلاش براى بالا بردن سلامت و بهزيستى روانى افراد جامعه است.
روى آوردها و مدلهاى مختلف براى تبيين ابعاد بهداشت روانى‌ با توجه به تعاريف و رويكردهاى مختلفى كه در نگرش به مقوله بهداشت روانى وجود دارد، ابعاد مختلفى را براى آن مى‌توان منظور داشت:
به اعتقاد محققان چارچوب نظرى مدل‌هاى بهداشت روانى بر اساس مبانى هستى شناسانه، روش شناسانه، معرفت شناسانه و انسان شناسانه استوار گرديده است در يك طبقه بندى كلى رايج سه مدل مختلف درباره سلامت و بيمارى روانى مطرح مى‌شود:مدل زيستى (طبى)، مدل زيستى، روانى و اجتماعى (مدل سيستمى) و مدل ارتقا «1» كه در هر يك از روى آوردهاى مختلف به مسئله بهداشت روانى، ابعاد خاصى براى آن در نظر گرفته شده است.
1. مدل زيستى‌ آنچه در مدل زيستى- پزشكى بارز است، نگرش «بيمارنگر» به سلامت است كه در آن سلامتى بر اساس نبود علائم بيمارى تعريف مى‌شود. علاوه بر اين، درمان بيمارى روانى نيز متأثر از عوامل ارگانيك و جسمانى قلمداد مى‌گردد.
اين رويكرد امر بهداشت روانى خانواده 27 بهداشت روان در پرتو نگرش دينى ص : 25 وزه به شدت زير سؤال رفته است، با افزايش اطلاعات بالينى در مورد بيمارى و سلامت روانى مشخص شده است كه سلامت و بيمارى ابعاد متكثّرى دارد. لذا مدل زيستى به تنهايى ديگر قادر نيست گستره سلامت روانى را متناسب با رفتار پيچيده و متنوع آن پوشش دهد.
2. مدل سيستمى (مدل زيستى، روانى و اجتماعى)
مدل سيستمى در تبيين پديده‌هاى روانى، تنها ابعاد مكانيكى، شيميايى و فيزيولوژيكى را مورد توجه قرار نمى دهد، بلكه بر اين اعتقاد است كه عوامل متعددى در ابعاد مختلف، فرايندهاى روانى را تحت تاثير قرار مى‌دهند و تحليل وضعيت بيمارى يا سلامت روانى مستلزم بررسى تمام اين عوامل است.
در اين روى‌آورد سلامت روانى به عنوان برآيندى از تعامل عوامل زيست شناختى، روان شناختى، جامعه شناختى، مد نظر قرار مى‌گيرد. به عبارت ديگر، عوامل زيست شناختى (ويروس، باكترى و آسيب‌هاى بافتى …) در تعامل با عوامل روان‌شناختى (نگرش، باور، رفتار و …) و عوامل اجتماعى (موقعيت اجتماعى، شغل، الگوى ارتباطى و …) سلامت و بيمارى شخص را مشخص مى‌كند. «2» بر اساس اين مدل، سلامت روانى عبارت است از تعادل در فعاليت‌هاى زيستى، روانى و اجتماعى كه انسان را قادر خواهد نمود از اين تعادل سيستميك براى خودنظم جويى و به كنترل درآوردن بيمارى استفاده نمايد.3. مدل ارتقا مدل ارتقاى سلامتى اشاره به فرآيندى دارد كه فرد را قادر مى‌كند تا توان كنترل خويش را افزايش دهد و سلامت خود را براى رسيدن به حالت كاملى از رفاه جسمى، روانى و اجتماعى بهبود بخشد. در اين مدل تلاش مى‌شود تا فرد به «خود شناسى» برسد و در پرتو اين خوديابى نظام انتظاراتى خود را بشناسد، و نيازهاى خود را اولويت گذارى نمايد و با محيط سازگارى منطقى برقرار سازد. مدل ارتقا فقط مسئول سلامت در يك حد خاص نيست، بلكه بر اين عقيده است كه بايد فراتر از سلامتى، به احساس شادى و رضايت در زندگى رسيد. «1» توضيح يك نكته‌ بسيارى از مكاتب روان‌شناسى در عصر حاضر، كه هسته اصلى آنها بر مبانى فكرى مكاتب تجربه گرايى و پوزيتويستى نهاده شده است، در مجموع پى اثبات اين قضيه‌اند كه پذيرش وجود هيچ نيرو و عامل ديگرى غير از نيروها و عوامل شناخته شده به روش تجربى براى ايجاد و تحليل پديده‌هاى مختلف روانى مورد نياز نيست. در مقابل اين ديدگاه مى‌توان گفت كه بر اساس مبانى هستى شناسانه و انسان شناسانه‌اى كه در جاى خود اثبات شده است، «2» انسان‌ها مى‌توانند با كل هستى، ابديت و ماوراى ماديات ارتباط معنادار پيدا كنند و براى زندگى خود مفهوم و غايت و به طور خلاصه، معنايى بيابند و از اين طريق از آسيب‌ها و اختلالات روانى مصون گردند.
اگر نگاه به انسان و مطالعه در ابعاد مختلف وجودى او و به طور مثال، مطالعه درباره روان آدمى و امور مربوط به آن، از جمله مساله بهداشت روانى صرفاً بر اساس مبانى تجربه گرايى انجام گيرد و به گونه‌اى باشد كه منجر به پالايش علم از اعتقادات ماوراى طبيعى و معارف وحيانى گردد، عملًا آدمى خود را از معارف بسيارى در باره خود و جهان هستى محروم ساخته و همچنان در يك شناخت شناسى محدود محصور خواهد ماند.

4. روى آورد جامع و فراگير دينى‌ در روى‌آورد وحيانى مى‌توان با وارد كردن معارف الهى در شناخت ماهيت وجود انسان و درنظر گرفتن بُعد معنوى، و قبول عواملى كه دين براى آرامش و اطمينان قلبى مطرح مى‌سازد، باعث ارتقاء كيفيت زندگى و تعميق مقوله بهداشت و سلامت روان گرديد.
در اينجا بر يك نكته اساسى بايد تاكيد ورزيد؛ اگر در بهداشت و سلامت روانى بر اين باشيم كه آرامش خاطر در پرتو هماهنگى و انطباق درون و برون به دست مى‌آيد، آن گاه در دنياى جديد كه شرايط محيطى با سرعت بسيارى در حال تغيير است، انسان‌ها براى هماهنگ ساختن خود با تغييرات محيطى، مدام در معرض مخاطره قرار مى‌گيرند و فشارهاى روانى فزاينده‌اى را بايد تحمل كنند؛ اما اگر بتوان آرامش روانى را نه در لزوم هماهنگى و تطابق با عامل متغير، بلكه در پرتو ارتباط و اتصال با وجود ثابت تبيين كرد كه كارگردان جهان هستى است و جهان را بر محور قسط و عدل اداره مى‌كند، ديگر تحولات بيرونى نمى‌تواند آرامش و سكون فرد را بر هم زند. در اين ديدگاه بر اساس مبانى هستى شناختى و انسان شناختى، سلامت آدمى به گونه‌اى رقم مى‌خورد كه فرد در عين حالى كه زنده و پوياست، از اين توانايى بر خوردار است كه آرامش و اطمينان درونى او تحت تاثير تغييرات محيطى مختل نشود.
مدل فراگير دينى علاوه بر به رسميت شناختن تاثير ابعاد پيشين، بعد معنوى را نيز در بهداشت روانى در نظر مى‌گيرد و از جنبه‌هاى معنوى و متعالى وجود انسان چشم نمى‌پوشد و براى آموزه‌هاى دينى در تأمين بهداشت روانى انسان نقشى، مهم قائل است.
بهداشت روان در پرتو نگرش دينى‌ در چارچوب تفكر توحيدى، انسان هيچ گاه و در هيچ شرايطى از ارتباط با خداوند بى‌نياز نيست. آدمى براى هويت‌يابى واقعى خود و نيز پاسخ گويى به حس ابديت‌طلبى و كمال‌جويى خويش محتاج دين و آموزه‌هاى سازنده آن است. دين تنها منبع آرامش بخش حقيقى براى انسان و اتصال دهنده او به بى‌نهايت به شمار مى‌رود. روح جوياى آرامش آدمى فقط در ساحل وصال به حق، آرامش و آسايش مى‌يابد و به كمال مطلوب بار مى‌يابد. دين چاره ساز هراس‌ها و بيم‌هاست. دين مأمن و پناه آدمى در برابر مشكلات اساسى جهان طبيعت است. دين‌عنا دهنده زندگى و تعالى بخش انسان و تكامل دهنده اوست. دين راه رستگارى و فلاح انسان است. دين آمده است تا انسان را از حضيض خاك بر گيرد و بر سرير افلاك نشاند. نقش دين در زندگى براى يك فرد نظير وجود قطب نما براى كشتى است. دين قطب نماى هدايتگر آدمى در درياى مواج پر تنش زندگانى مادى است. «1» بر اساس يافته‌هاى پژوهشى، دين واجد مولفه‌هاى مهمى براى سازش يافتگى انسان است و كسانى كه ارزش‌هاى دين را بر ديگر ارزش‌ها ترجيح مى‌دهند، از هنجارمندى منطقى‌تر و سلامت روانى افزون ترى برخوردارند. «2» احساس تنهايى، بى‌پناهى، بى‌كسى و پوچى، كه در بيش‌تر اختلال‌هاى روانى به چشم مى‌خورد، در اعتقاد به وجود يك حامى مقتدر و پناه دهنده، كه منشأ كمال مطلق و مصدر نيكى‌ها و كارهاى خير است، رنگ مى‌بازد و در ارتقاى بهداشت روانى فرد و جامعه بسيار اثربخش است.
نيرومند ترين عاملى كه مى‌تواند هر اضطراب و پريشانى را به آرامش و اطمينان مبدل سازد، نگرش توحيدى و ايمان به پروردگار است. در مواقع خطير و آنجا كه نگرانى و اضطراب به اوج مى‌رسد. و هيجان‌هاى درونى، طوفان بر پا مى‌كنند و دانش روان‌شناسى از آرام كردن آن عاجز مى‌شود، قدرت نيرومند ايمان به حمايت آمده، روح را به ساحل آرامش مى‌رساند.
قرآن كريم امنيت روحى كه بى‌گمان آرامش روانى را نيز دربرمى‌گيرد حاصل اعتقاد توحيدى و ايمان دينى در انسان دانسته، چنين بيان مى‌كند:
الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ اْلأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ. (انعام: 82)
آنانى كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شر و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست، و آنها هدايت يافته گانند.
بنابر اين روى‌آورد، كسانى كه شناخت و انگيزه‌هاى خود را به زندگى دنيوى منحصر مى‌نمايند و تمام تلاش خويش را بر دستيابى به بهداشت روانى در سايه زندگى دنيوى محض، متمركز مى‌كنند، به اهداف خود دست نخواهند يافت و ناكام خواهند ماند؛ چرا كه ماهيت دنيا همواره ناپايدار است. علاوه بر اين، در تأمين امنيت و بهداشت روانى و سيرابنمودن روح كمال جويى انسان، ناكافى و ناتمام است و در نهايت انسان را به فرآيندى از شناخت‌هاى بى ارزش و رفتارى‌هاى نابهنجار گرفتار مى‌سازد كه او را اهل دوزخ مى‌سازد. «1» دورى از ياد خدا، زندگى را دشوار، و ياد خداوند، زندگى را آسان مى‌سازد، در قرآن كريم آمده است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكًا» (طه: 124) هر كس از ياد خداوند روى بگرداند زندگى تنگ (و سختى) خواهد داشت. تبيين روان‌شناختى اين مطلب آن است كه ياد خدا، فرد را از اميال و تكانشهايى كه براى او تنيدگى زاست، بازمى‌دارد و سبب مى‌شود كه به جاى توجه صرف به لذت‌هاى دنيوى- كه معمولًا ناكامى در بهره‌گيرى از آنها موجب تنيدگى است- به تقويت رابطه با خدا و تقرب به او توجه كند. بروز مشكلات براى چنين فردى وى را از هدف اصلى بازنمى‌دارد و چون خود را در مسير نيل به مقصود احساس مى‌كند، زندگى را سخت و تنيدگى‌زا تلقى نمى‌نمايد.
بدون ترديد آنچه اعصاب آدمى را در عرصه زندگى فرسوده مى‌سازد، اضطراب‌ها و هيجاناتى است كه از شادمانى دست يابى به علايق مادى و افسردگى نرسيدن به آنها حاصل مى‌شود و در اين ميان تنها لنگر ايمان است كه در طوفان اين امواج به مومن آرامش و اطمينان مى‌بخشد.
برخى از كاركردهاى نگرش توحيدى و معنوى در قلمرو بهداشت روان را مى‌توان به صورت زير برشمرد: «2» - ايجاد خود ارزشمندى و شكل‌گيرى عزت نفس؛ - ارائه و دريافت حمايت‌هاى عاطفى- اجتماعى و تقويت شبكه خانوادگى و خويشاوندى در پرتو ايجاد و تحكيم روابط انسانى سالم؛ - ايجاد ادراك صحيح از هستى و رابطه معنادار و غنى با خداوند؛ - معنايابى و  بهداشت روانى خانواده شيوه‌هاى مقابله با فشار روانى و اضطراب  هدف‌مندى در زندگى؛ بنابراين، نگرش دينى و معنوى، از ابعاد اساسى و مهم بهداشت روانى محسوب مى‌شود.‌(بهداشت روانى خانواده، یدالله کوثری،جلد : 1 صفحه22-27).

 نظر دهید »

بهداشت روانی در اسلام

06 خرداد 1399 توسط فهيمه نعامي

يكى از مشكلات عمده انسان، به ويژه، در عصر كنونى فقدان آرامش روانى، امنيت خاطر و اطمينان قلبى است كه باعث گشته برخى دانشمندان دوران كنونى را «عصر اضطراب» بنامند. چه بايد كرد تا وضع موجود اصلاح گردد و زندگى رنگارنگ اين زمانه رنگ يكپارچگى و توحيد به خود بگيرد كه خداوند فرمود: «رنگ خدايى نيكوترين رنگ‌ها است». «2» از نگاه دين، يگانه چيزى كه مى‌تواند به صورت حقيقى آسايش و آرامش انسان را تأمين كند، اتصال و ارتباط با خداست. قرآن كريم با تأكيد اعلام مى‌كند كه آرامش روان فقط در سايه توجه به خداوند امكان پذير است:الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. (رعد: 28)
آنها كسانى هستند كه ايمان آورده اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‌يابد.
علامه طباطبائى اين حصر را بدين گونه تبيين مى‌كند كه «انسان در راه دستيابى به سعادت و ايمنى از بدبختى به هر وسيله‌اى كه دسترسى داشته باشد چنگ مى‌زند، اما همه اين وسايل و اسباب اگر از يك جهت غالب و توانا باشند، از جهت ديگر مغلوب و ناتوانند، جز خداوند متعال كه تواناى مطلق است و ناتوانى در او راه ندارد.» «1» پيشينه موضوع‌ موضوع بهداشت روانى از زمانى كه بشر وجود داشته و به ويژه زندگى اجتماعى را شروع كرده، مطرح بوده است. انسان همواره سلامت خويش را دوست داشته و تمهيدات فراوانى در پيشگيرى از انواع بيماريها و گرفتاريهاى روانى فراهم ساخته و براى مقابله با فشارهاى روانى بسيار تلاش كرده است. در طول تاريخ، دين پشتوانه‌اى محكم براى سلامت و بهداشت روان و مقابله با فشارهاى روانى بوده است. در ديدگاه اسلامى سلامت و بهداشت روان، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است. در متون روايى احاديث بسيارى به اين موضوع اختصاص دارد. احاديث مربوط به بهداشت روانى، ضمن برتر شمردن آن بر بهداشت جسمى و بدنى، از آن به «تقوى القلب» تعبير كرده‌اند، همچنين در احاديث متعدد از آفات و بيماريهاى نفس سخن به ميان آمده است و در حقيقت، به آسيب شناسى بهداشت روانى پرداخته شده است.(بهداشت روانى خانواده، یدالله کوثری، جلد : 1 صفحه 16- 18.

 نظر دهید »

زیارت اربعین حسینی

20 مهر 1398 توسط فهيمه نعامي

سه روایت و گزارش در موضوع اربعین حسین بن علی آمده است:

زیارت اول روایت حسن عسکری: «علامات المؤمنین خمس: صلاةُ الإحدی و الخمسین، و زیارةُ الاربعین، والتـَختم فی الیَمین، و تـَعفیرُ الجبین، و الجهر بِبِسم الله الرحمن الرحیم: علامات مؤمن پنج چیز است: اقامه پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز (هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاشتن، در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.» که شیخ طوسی در کتاب تهذیب الاحکام و شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه این روایت را آورده‌اند. این روایت، اهمیت زیارت اربعین را آن هم در کنار اقامه نماز به عنوان یکی از نشانه‌های مؤمن یا ایمان بیان می‌کند و اگر لفظ مؤمن به معنی شیعه باشد، زیارت اربعین هم از نشانه‌های شیعه بودن خواهد بود. همان‌طور که سجده بر خاک داشتن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز هم تقریباً از مختصات شیعیان است.

در این گزارش به متن خاصی برای زیارت اربعین اشاره نشده و می‌توان اینطور برداشت کرد که مطلق زیارت به معنای عرفیِ آن، در روز اربعین دارای این ویژگی است که زائر را دارای نشان ایمان می‌نماید. خصوصاً با ضمیمه روایات دیگر که زیارت اباعبدالله را مختص به حضور در کربلا ندانسته و بر سلام از راه دور هم زیارت اطلاق کرده‌اند. برای نمونه: «قال اباعبدالله: إصعد فوق سطحک، ثم التفت یمنة و یسرة، ثم ترفع رأسک إلی السماء، ثم تنحو نحو القبر فتقول: السلام علیک یاأباعبدالله السلام علیک ورحمة الله وبرکاته، تکتب لک زورة، والزورة حجة وعمرة» پس می‌توان این نتیجه را گرفت که سلام و درودی که در روز اربعین به سمت حضرت صادر شود، إن شاء الله گوینده را مزین به زینت و علامت ایمان می‌گرداند. البته ممکن است گفته شود ذکر حضرت عسکری از لفظ اربعین در این سخن، اشاره به سخن جدّش جعفر صادق باشد که زیارتی را تعلیم صفوان کرده‌اند. آن همان متن معروف زیارت اربعین در مفاتیح‌الجنان است و در روایت سوم خواهد آمد. در نتیجه خواندن این زیارت از نشانه‌های ایمان خواهد بود. لکن این احتمال بعید به نظر می‌رسد چراکه القای خطاب حضرت عسکری لزوماً به آگاهان از روایت جعفر صادق نبوده‌است، لذا این روایت، سخن و بیان جدیدی دانسته می‌شود. لکن این نیز پذیرفته‌است که متیقن از روایت حسن عسکری، زیارت زائر در کربلا نزد قبر حسین و به لفظ تعلیمی از جعفر صادق است.

دوم: زیارتی است که از جابر بن عبدالله انصاری، اولین یا از اولین زائران حسین بن علی در اربعین نقل شده‌است. در این گزارش آمده است که وقتی جابر به غاضریه رسید در آب فرات غسل کرد، پیراهن پاکیزه‌ای پوشید، آنگاه قدری از بوی خوش بر سر و بدن پاشید و پابرهنه روانه شد تا نزد سر مبارک امام حسین علیه السّلام ایستاد و سه مرتبه اللّه اکبر گفت. پس افتاد و بیهوش شد، چون به هوش آمد می‌گفت: «السّلام علیکم یا ال اللّه…» جملات جابر در اینجا تقریباً همان زیارت حضرت سیدالشهدا در نیمه رجب است و جز در چند کلمه تفاوت ندارد، که احتمالاً ناشی از اختلاف نسخه هاست. متن کامل این زیارت را علامه مجلسی در بحارالانوار آورده‌اند.

سوم: این زیارت در کتاب تهذیب الاحکام و … آمده که صفوان از جعفر صادق نقل می‌کند و می‌گوید: «مولایم امام صادق علیه السّلام دربارهٔ زیارت اربعین به من فرمود: هنگامی‌که قسمت قابل توجهی از روز برآمده، این زیارت را بخوان…» و این همان زیارت معروف اربعین است. متن این زیارت در ویکی‌نبشته آمده است.

( https://fa.wikipedia.org).

 نظر دهید »

پیاده روی اربعین

20 مهر 1398 توسط فهيمه نعامي

پیاده‌روی اربعین به حرکت شمار زیادی از مسلمانان شیعه به سمت شهر کربلا، در جنوب بغداد، به منظور جمع شدن همه آن‌ها در چهلمین روز پس از سالگرد کشته شدن حسین بن علی، سومین امام شیعیان در واقعه عاشورا گفته می‌شود. پیاده‌روی اربعین در زمان حکومت صدام حسین ممنوع بود.(مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ ش، ص ۱۰۲.). این مراسم میلیونی یکی از قدرتمندترین نمادهای همبستگی میان جهان تشیع است.[۲] در گردهمایی اربعین از جمله گروه‌های مسلمانان شیعه، مسلمانان سنی، مسیحی، ایزدی و دیگر آیین‌ها هم در آن حضور داشته‌اند. این رویداد بزرگترین گردهمایی سالانه مذهبی در جهان است.

به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی در روز اربعین از زمان امامان شیعه در بین شیعیان رایج بوده‌است. سید محمدعلی قاضی طباطبایی، راهپیمایی اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز به این حرکت پایبند بوده‌اند.( قاضی طباطبایی، تحقیق دربارهٔ اول اربعین سید الشهدا، ۱۳۶۸ش، ص۲).( https://fa.wikipedia.org).

 نظر دهید »

اربعین حسینی

20 مهر 1398 توسط فهيمه نعامي

اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح به بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز جان باختن حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شیعیان اطلاق می‌گردد. اربعین، مطابق نظر شیخ مفید در مسارالشیعه(مسار الشیعة، شیخ مفید، ص۲۶) و شاگردش شیخ طوسی در مصباح المتهجد(مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص۷۸۷)، زمان بازگشت اهل حرم از شام (دمشق) به مدینه است. همچنین بنا بر نقل ایشان، جابر بن عبدالله انصاری صحابی برجسته محمد به عنوان نخستین زائر حسین بن علی، یا لااقل از نخستین زائران او، در این روز وارد کربلا شده و زیارت اربعین را بجا آورده‌است. ابراهیم آیتی نیز می‌نویسد: «جابر بن عبدالله انصاری … بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید»( بررسی تاریخ عاشورا، محمد ابراهیم آیتی، ص221). بر این اساس «از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند.» (دلیل بزرگداشت اربعین چیست، رسول جعفریان). زیارت اربعین تنها درباره حسین بن علی وارد شده و هیچ پیشینه‌ای را نمی‌توان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصدیق کرد و این ویژگی و امتیاز، تنها برای حسین بن علی دانسته شده‌است. (رک: اربعین در فرهنگ شیعه، سید محمد محسن حسینی طهرانی، ص۷۵ ) در تقویم رسمی ایران این روز تعطیل می‌باشد.( https://fa.wikipedia.org).

روز بازگشت اسیران کربلا

مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا آمده‌اند. همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده است. زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است که بنابر روایتی از امام حسن عسکری (ع) یکی از پنج نشانه مومن دانسته شده است.

در مورد زمان بازگشت اسرای اهل بیت به کربلا پس از واقعه عاشورا سه نظر مطرح است: برخی معتقدند این زیارت در سال نخست روی نداده و بلکه به دلیل دوری مسافت، اصلا چنین زیارتی ممکن نبوده، زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوری و شیخ عباس قمی طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.

 

برخی ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای اهل بیت به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان ماه صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند. برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند.

برخی معتقدند که اسرای کربلا از شام به عراق رفته و در روز اربعین، یعنی ۴۰ روز بعد از واقعه عاشورا، به کربلا رسیدند و در آنجا جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را نیز دیده‌اند و پس از زیارت امام حسین (ع) به مدینه رفته‌اند. این نظریه در لهوف سید ابن طاووس به تصریح ذکر شده است. اینان معتقدند که این بازگشت ممکن بوده است و روایاتی که از این رویداد خبر داده اند، معتبرند. از جمله کتاب‌های مشهور در اثبات این نظر و پاسخ به مخالفان کتاب تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء (ع) نوشته سید محمد علی قاضی طباطبایی است.

( https://fa.wikipedia.org).

 نظر دهید »

اربعین حسینی

20 مهر 1398 توسط فهيمه نعامي

اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح به بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز جان باختن حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شیعیان اطلاق می‌گردد. اربعین، مطابق نظر شیخ مفید در مسارالشیعه(مسار الشیعة، شیخ مفید، ص۲۶) و شاگردش شیخ طوسی در مصباح المتهجد(مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص۷۸۷)، زمان بازگشت اهل حرم از شام (دمشق) به مدینه است. همچنین بنا بر نقل ایشان، جابر بن عبدالله انصاری صحابی برجسته محمد به عنوان نخستین زائر حسین بن علی، یا لااقل از نخستین زائران او، در این روز وارد کربلا شده و زیارت اربعین را بجا آورده‌است. ابراهیم آیتی نیز می‌نویسد: «جابر بن عبدالله انصاری … بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید»( بررسی تاریخ عاشورا، محمد ابراهیم آیتی، ص221). بر این اساس «از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند.» (دلیل بزرگداشت اربعین چیست، رسول جعفریان). زیارت اربعین تنها درباره حسین بن علی وارد شده و هیچ پیشینه‌ای را نمی‌توان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصدیق کرد و این ویژگی و امتیاز، تنها برای حسین بن علی دانسته شده‌است. (رک: اربعین در فرهنگ شیعه، سید محمد محسن حسینی طهرانی، ص۷۵ ) در تقویم رسمی ایران این روز تعطیل می‌باشد.( https://fa.wikipedia.org).

روز بازگشت اسیران کربلا

مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا آمده‌اند. همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده است. زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است که بنابر روایتی از امام حسن عسکری (ع) یکی از پنج نشانه مومن دانسته شده است.

در مورد زمان بازگشت اسرای اهل بیت به کربلا پس از واقعه عاشورا سه نظر مطرح است: برخی معتقدند این زیارت در سال نخست روی نداده و بلکه به دلیل دوری مسافت، اصلا چنین زیارتی ممکن نبوده، زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوری و شیخ عباس قمی طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.

 

برخی ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای اهل بیت به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان ماه صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند. برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند.

برخی معتقدند که اسرای کربلا از شام به عراق رفته و در روز اربعین، یعنی ۴۰ روز بعد از واقعه عاشورا، به کربلا رسیدند و در آنجا جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را نیز دیده‌اند و پس از زیارت امام حسین (ع) به مدینه رفته‌اند. این نظریه در لهوف سید ابن طاووس به تصریح ذکر شده است. اینان معتقدند که این بازگشت ممکن بوده است و روایاتی که از این رویداد خبر داده اند، معتبرند. از جمله کتاب‌های مشهور در اثبات این نظر و پاسخ به مخالفان کتاب تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء (ع) نوشته سید محمد علی قاضی طباطبایی است.

( https://fa.wikipedia.org).

 نظر دهید »

منزلت خانه ی فاطمه علیها السلام

07 اسفند 1396 توسط فهيمه نعامي

پیامبر خدا صلی الله علیه و اله وسلم در مسجد بود که آیه *فی بُیُوتٍ أذن اللهُ أن تُرفع و ُذکر فیها اسمُهُ* نازل شد “در خانه هایی که خداوند اذن داده که رفعت یابد و نام خدا در آنها یاد شود". نور ایه 36

مردی برخاست و پرسید: ای رسول خدا، این خانه ها کدام است؟ پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: خانه های پیامبران. ان گاه ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله، آیا این خانه هم از آنهاست؟ (در حالی که به خانه ی فاطمه و علی علیهما السلام اشاره کرد). پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: آری، و از بهترین آنهاست.

سخن خداوند که “فی بیوت” فرموده است، ظرف است برای آیه ی پیشین که مثال تور الهی را همچون مشکاتی دانسته که در آن مصباح است… نوری که با ویژگی های مطرح شده در آیه آمده است، سرچشمه ی تابش آن نور، همین خانه هاست که خدا اذن فرموده که رفعت یابد، پس چگونه می شود که منزلت و کرامتی نداشته باشد؟!

کتاب سیمای عقاید شیعه، جعفر سبحانی، صص345_246.

 نظر دهید »

قرآن در روایات

20 آذر 1396 توسط فهيمه نعامي

امام علی علیه السلام می فرمایند:این قرآن است، پس آن را به زبان آورید، اما او هرگز سخن نخواهد گفت، بلکه من شما را از آن آگاه می کنم.

نیز فرمودند:قرآن ظاهرش زیبا و شگفت انگیز است و باطنش ژرف.

میزان الحکمه/ ج9/ص364.

 نظر دهید »

خشوع

20 آذر 1396 توسط فهيمه نعامي

خداوند درباره خشوع می فرمایند: آیا برای کسانی که ایمان آورده اند زمان آن نرسیده است که دلهایشان برای یاد خدا و آنچه از حق نازل شده است، خاشع شود و چونان کسانی نباشید که پیش از این به آنها کتاب[ آسمانی] داده شد و روزگار درازی بر آنها گذشت و پس دلهایشان سخت شد و بسیاری از آنان فاسقانند؟ الحدید/ آیه 16

در آیه به این اشاره دارد که عدم خشوع موجب قساوت قلب می شود.

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

گل یاس

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ابعاد بهداشت روانى‌
  • ایام فاطمیه
  • بدون موضوع
  • تلاوت قرآن
  • تلاوت قرآن
  • ماه محرم 1401

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس